با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله انواع سطوح تصمیم گیری در مدیریت را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است. انواع سطوح تصمیم گیری در مدیریت مقدمه بعضیها در محیط کار مدیر هستند
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، مرکز توسعه آموزشهای مجازی پارس با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله انواع سطوح تصمیم گیری در مدیریت را طراحی و در دسترس علاقمندان قرار داده است.
انواع سطوح تصمیم گیری در مدیریت
مقدمه
بعضیها در محیط کار مدیر هستند و بعضیها در خانه. بعضیها میز مدیریتی دارند و بعضیها جایگاه آن. بعضیها مدیر هستند و بعضیها مدبر. بعضیها پیپ مدیریتی دارند و بعضیها تیپ آن. بعضیها مدیر هستند و منشی دارند و بعضیها تنها مدیر هستند و در اصل تنها منشیاند. بعضیها مدیر هستند و ماشین مدیران را دارند و بعضیها در اصل تنها ماشین هستند و ماشین مدیران را میرانند. بعضیها رنگ مدیریت دارند و بعضیها طعم آن. بعضیها خدادادی مدیر هستند و بعضیها مادرزادی، یعنی تنها به واسطه پدرشان با بستگانشان. بعضیها حکم مدیریتشان از جنس کاغذ و امضاء مافوق است و بعضیها از جنس عمل و کارکرد و تجربهشان. بعضیها در گزارش ماهانه تنظیم شده توسط خود، مدیر موفق هستند و بعضیها در عملکرد تنظیم شده مافوق و زیردستان خود. بعضیها تنها مدیر هستند و بس و بعضیها مدیر هستند و یک دنیا ارزش. بعضیها امضایشان چند روزی اعتبار دارد و بعضیها عملکردشان یک عمر. بعضیها یاد خود را با خود میبرند و بعضیها خود میروند و اما نام و یادشان میماند. بعضیها عشق مدیریت دارند و بعضیها مدیر عاشق هستند. بعضیها بر نام سازمان مدیریت میکنند و بعضیها مدرک مدیریت دارند و بعضیها درک مدیریت.
راستی؛ انصافاً جایگاه من و شما و ما، در کجاست؟
دوره های مدیریت چیست؟!
شاید شنیده باشید یا خوانده باشید و یا باور داشته باشید که میگویند؛ مدیریت هم علم است و هم هنر. یعنی هم آگاهی و هم تجربه. هم اکتسابی و هم ذاتی. هم توانائی و هم عشق. مدیریت؛ حکومت بر سازمان نیست، بلکه نشستن بر قلبهای کارکنان سازمان است. سازمان؛ یک اداره و کارخانه نیست، بلکه مجموعهای است که در آن سهیم هستیم و روزگار را سپری مینمائیم. مجموعه؛ یک سری افراد با ویژگیهای مختلف، با عنوان همکار نیست، بلکه همراهانی هستند که با آنها روز را شب و شب را روز میکنیم.
برای مدیر شدن، نباید به دنبال کتابفروشی و کتاب و مدرس و دفتر تمرین بود. بلکه باید به دنبال واقعیت و واقعیتبینی و واقعیتپذیری و بیان واقعیت بود. برای مدیر شدن نباید به دنبال آرزو و آشنا و وابستگی به دوستان بود، بلکه باید به دنبال موقعیتها واکنشها، عملها و عکسالعملها بود. راستی؛ تغییر روز به شب و شب به روز، برای ما یک عادت شده است یا امیدی برای یک تحول. آیا به سخت مولا فکر کردهایم که میفرمایند: وای به حال آنکه امروزش مانند دیروزش باشد. پس وای به ما و حال ما که اگر در انتظار موقعیتها بمانیم و تنها منتظران شانس باشیم.
تعریف مدیریت
تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده است، یکی از جامع ترین این تعاریف در ذیل آمده است مدیریت عبارت است از:
«علم و هنر برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و نهایتاً ایجاد هماهنگی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان»
البته تمام مباحث فوق بر روی منابع سازمانی صورت می گیرد که مهم ترین و ارزنده ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی ( کارکنان) هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می گیرند. تمام مطالب فوق صحیح است اما اگر بخواهیم خیلی ساده مدیریت را تعریف کنیم باید بگوئیم “مدیریت یعنی تصمیم گیری”
وظایف نیروها عبارت است از تصمیم سازی (با ارائه پیشنهادات) و اجرای تصمیم پس از اتخاذ از سوی مدیریت، وظایف مدیران عبارت است از تصمیم گیری و نظارت بر اجرای تصمیمات.
سرجیوزیمن معاون سابق بازاریابی کوکاکولا و نویسنده کتاب ارزشمند پایان عصر بازاریابی سنتی پنج سطح برای تصمیم گیری قائل است.
سطوح تصمیم گیری در دوره های مدیریت:
سطح یک : تصمیم من ( مدیر ارشد) بدون کمک شما ( منظور کارکنان است ). این سطح مربوط به امور سیاست گذاری است.
سطح دو : تصمیم من با کمک شما. مسئولیت تصمیم گیری با مدیر است اما از نظرات و پیشنهادات کارکنان مطلع می شود.
سطح سه : تصمیم ما. سرجیو زیمن می گوید من از این سطح متنفرم. چون مسئول تصمیم گیری مشخص نیست. حتی در قوی ترین مردم سالاری ها یک نفر باید رهبری را بر عهده بگیرد.
سطح چهار : تصمیم شما با کمک من. سخت ترین تصمیم های مدیران است. چون باید قدرت خود را فراموش کنند و اجازه دهند فرد دیگری تصمیم بگیرید.
سطح پنج : تصمیم شما بدون کمک من. یعنی اعتماد مدیر به توانایی ها. دانش و بصیرت نیرو به حدی می رسد که مسئولیت را به صورت کامل تفویض می کند.
سرجیوزیمن می گوید: اساساً سطح پنج به مخاطب می گوید” گوش کن، دلیل اینکه شما اینجا هستید، دلیل اینکه من شما را استخدام کرده ام. دلیل اینکه به شما اجازه داده ایم که تحت لوای علائم تجاری این شرکت کار کنید، این است که شما را باور داریم. بروید و کارتان را انجام دهید”.
ایشان می گوید در تمام موارد فوق تصمیم گیرنده باید مشخص باشد تا در مقابل تصمیم خویش مسئولیت داشته باشد. مدیران ما هم باید بدانندکه یکی از نقش های ارزنده ایشان اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع و بر مبنای اخذ اطلاعات از زیردستان است. و همچنین تفویض اختیار برای تصمیم گیری کارکنان در جای خود شایسته و لازم است.
وظایف مدیران در دوره های مدیریت
پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند. در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند. برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
۱- برنامهریزی
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
- تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن
- تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد
- تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند
- طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
۲- سازماندهی
سازماندهی فرآیندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.
۳- انگیزش
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
۴- ارزیابی
کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است. مقاله انواع سطوح تصمیم گیری در مدیریت توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه مرکز آموزش مجازی پارس تدوین گردیده است.