محمولههای فلهای خاص به وسیله وسیلههای خاص ترخیص میشوند جز تجهیزات کشتی و با جرثقیلهای بندر باشند. discharging: ارزش نهایی کالاها و خدماتی که توسط یک کشور در طول زمان مشخص ارایه داده شده. domestic product: وزن کلی محموله کشتی شامل خود کالاها و بستهبندی آنها weight: هزینهای که بابت مجوز لنگراندازی پرداخت میشود. undage: H اطلاعاتی که نوع نقل و انتقال کالا را مشخص میکند. aling instruction هزینهای که بابت بلند کردن وسایل سنگینی که نمیتوان آنها را توسط بالابرهای خود کشتی بلند کرد در نتیجه از درگر بالابر استفاده میشود ـ پرداخت میشود. Life charge: I ...انسیون بینالمللی خط شاهین IELL (Internation convention on load lines): ......... منتظر بار IDLE Tonnage=IDLE vessel: انجمن اجاره دهندگان کانتینر IICL (Institute of internation container lessors): بینالمللی کالاهای خطرناک که از صفر تا نه به وسیله سازمان بینالمللی دریانوردی درجهبندی شده است. IMDG Code (Internation maritime dangerous goods code): .............. بینالمللی دریا IML (internation maritime law): .............. سازمان بینالمللی دریانوردی IMO (internation maritime organization) .............. زیان، غرامت Indemnity: .............. ماده قانونی در بیمه دریایی در رابطه با بهره پیش پرداخت برای ........... میزان پرداخت خسارت به بیمهگذار Indemnity clause: حق بیمه Insurance premium=insurance charge: ........... نامه Insurance policy: ......... بیمهگذار Insured: ...............بیمه گر Insurer: صورتحساب (که در آن لیست کالا با قیمت و هزینه ارسال و یا بیمه آنها ذکر شده است) Invoice: J اسکله Jetty: بازرسی کشتی توسط ماموران گمرک ورود کالاهای ممنوع شده توسط گمرک Jeoque: K اصطلاحی که دریانوردان برای لنگر به کار میبرند Killick: بر چسبی که شامل بارکد اطلاعات در مورد سایز و رنگ محصولات است Kimbal tag: L بارگیری Lading: بستره آبی که کاملاً و یا نستباً توسط صخرههای مرجانی احاطه شده Lagoon: عیب و نقصی که در کشتی است اما در ظاهر کشتی مشخص نیست Latent defect: مدت زمانی که در توافقنامهی چارترها صاحب کشتی را جهت بارگیری آماده کند. Lay day: کمتر از بار کانتینر LCL/=less than container load بار کامل کانتینر FCL/=Full container load: وسیله بارگیری LI: loading instrume nt: نوع قایق یدک کش که در قسمت یدک کش آن بارج وجود ندارد Light boot: خط آبی که کشتی به صورت خالی (بدون حمل بار) از آن عبور میکند. Light lood line: وزن کشتی بدون محاسبه وزن محموله سوخت، آب و کالاهای داخل انبار Light ship هزینهای که بابت حمل بار توسط کشتیباری کوچک و یا دو بر باید پرداخت شود. Lighterage: وزن یک کشتی خالی که فقط شامل تجهیزات، قطعات یدکی لازم و ماشینآلات مایعات لازم برای کار انداختن سیستم میباشد است و شامل مایعات موجود در تانکرهای انبار و خدمه نیست Light weight: کانتینر مایع Liquitainare liquid container: محمولهای که بار آن حیوانات زنده میباشد مثل اسب، گاو، گوسفند و مرغ و خروس Live stock: خطی بر روی بدنه کشتی که حداکثر مقدار فرو رفتن کشتی در آب را هنگام حمل بار نشان میدهد Load live= mark: فانونس دریایی LTH=Light house: M تعمیر و نگهداری M & R=maintenance and Repair: خطرات دریایی و جنگلی M & W= marine and war risks: شعبه بررسی تصادفات دریایی MAIB=marine accident investigation branck: اولین سفر یک کشتی و یا هواپیما پس از تحویل به صاحب آن Maiden trip/voyage: مرحله اول حرکت محموله از مبدا تا مقصد نهایی Main carriage: سطحی که نام و آدرس سازندهی کانتینر و دیگر مشخصات کانتینر بر روی آن ثبت شده Manu facturers plate: جایی که کشتیها میتوانند در آنجا توقف کنند میتوانند نفت، آب و دیگر خدمات را دریافت کنند. Marina: سیستم تعمیر و نگهداری MARS=Maintance and Repair system فرآیندهای بارگیری، تخلیه بار و حمل بار و..... Materials Handling: کمیته محافظت از محیط زیست دریایی MEPC=marine Enviorument protection container: عبارتی در بارنامه که حداقل هزینه بارگیری را مشخص میکند. میتواند ثابت باشد و یا بر حسب تناژ کالاها متغیر باشد. Minimum bill of lading: کمترین هزینهای که میتوان برای حمل یک کالا با کشتی برآورد گردد Minimum charge: حفظ کردن کشتی در موقعیتی به وسیله دو با تعداد بیشتری لنگر و کامل وصل کردن کشتی به یک یا چند بویه Moor: اطلاعات امنیتی دریایی MSL=Martime safety in Formation: امنیت و حفاظت دریایی MSS=Maritimes safety & security: حمل کالا به وسیله حداقل دو وسیله حمل و نقل متفاوت Multiomdal transport: کشتی که برای حمل چند نوع محصول متفاوت طراحی شده مثل محمولههای عادی، فله، سنگین و محمولههای کانتینری Multipurpose: N بدون نقص ظاهری NAD=No apparent Deferct: بر چسبی که ملیت یک کشتی را نشان میدهد National flag: کاهش وزن طبیعی محموله در صورتی که محموله مایع باشد این عبارت مصادف است با تراوش مقدار کمی از محصول اگر محموله جامد باشد شامل از بین رفتن و خشک شدن رطوبت بر اثر تغییرات دمایی Natwral loss: دریایی NAUT=Nautical: دفتر حمل و نقل NCB=Notional cargo bureau: NCOB=No cargo on board بدون تخفیف ـ مقطوع ND= no discount: وزن خالص وسیله نقلیه بدون بار آن NDW=Net Dead Weight: خسارت و آسیبهایی وارده بر اثر بیاحتیاطی ایجاد شدهاند کشتیهای باری که فقط یک نوع کالا را حمل میکند مثل ماشین، الوار و یا آهنالات Negligence: وزن (تناژ) محمولهای که یک کشتی میتواند بار کند که پس از شناور شدن در آبهای شود تا خط ارتفاع بار تا سیتانی در آب فرو رود Net capacity=cargo carrying capacity cargo dead weight useful dead weight: وزن یک وسیله حمل و نقل خامی به علاوه تمام متعلقات (ضمایم) دایمی آن Net tare weight: هنگامی که در طول دورهی تعمیر کشتی قطعات کهنه و آسیب دیده توسط قطعات نو سالم جایگزین میشوند کاهش در مبلغ سند بیمه دریایی بدلیل بهبود وضعیت کشتی ایجاد میشود New for old: شرکت ملی نفت ایران NIOC: در انبار موجود نیست NIS=not in stock: اتحادیه ملی دریایی NMU= Notional MNaritime Union: محمولهای که در کشتی جا رزور کرده بود اما تا زمان حرکت کشتی برای بارگیری در بندر حاضر نبود. No show: هزینه عمومی حمل و نقل کالا بدون هیچ گونه وزن خالص ….charge: وزن خالص weight: O حمل و نقل دریایی و راه آهن Ocean and Rail (transport): سازمان تجهیزات اولیه Original Equipment manufacturers: نفت سوختنی fuel: ترخیص محموله از یک کشتی هنگامی که مشخصات کالا با مشخصاتی که توسط مشتری ...... شود همخوانی ندارد فاصله تا ساحل بر روی سطح آب / دور از خشکی کشتی که برای حمل بار فلهای جامد و یا مایع طراحی شده ……. Our vessel: کتاب و یا شرح روزانهای که توسط صاحب تانکر نفتی نگهداری میشود و در آن تمام اطلاعات راجع به ترخیص نفت و..... ثبت ............. cord book: حمل کالاها (کانتینرها) پس از ترخیص آنها از کشتی توسط هر وسیله حمل و نقل از بندر به محل توزیع کالاها rning: قسمتی بر روی صورتحساب بارگیری که نشان میدهد محموله روی عرضه غیر مستقف کشتی قرار داشته سیستم قیمتگذاری که تغییر ناپذیر است و تابع تصمیمات کنفرانسها هنگامی که چارتر نه نوع محموله و نه بندر مقصد را مشخص charter: محمولهای که مقصد آن در هنگام رزرو کشتی مشخص نیست در طول مدت حمل کالا مقصد محموله مشخص نیست cargo: بندری که مشخص نیست آیا یک کشتی در مدت زمان سفرش آنجا توفق میکند یا خیر port: شکستن محمولههای شکننده که معمول بودن این شکستنها ....... را اجتنابناپذیر کرده Inary breakage: کانتینر روباز Open top container: محمولهای که عرض آن از حد معمول بیشتر Width cargo: P محرمانه و خصوصی private and confldential: کانتینری که عمل بستهبندی کالاها در داخل آن انجام میشود اندازهگیری که بر اساس هزینه حمل بار پرداخت میشود. ……… weight: پرداخت PAYT=payment: هزینهای که بر اساس قیمتهای روزانه تعیین میشود Perdiem: خلیج فارس PG=Persian gulf: برداشت کالا از انبار و بستهبندی آن طبق شرایط درخواستی مشتری Pick and pack: نام و آدرسی که مشخص میکند کالا در کجا جمعآوری و بار کشتی شده است. Placed of dispatch: یک سری خط افقی که با توجه به فصلهای سال و نوع آبها (آبشیرین و شور) بر روی بدنه کشتی کشیده شدهاند و سطحی را که باید بیرون از آب باشد تا تعادل کشتی حفظ شود نشان میدهد این سطح با توجه به فصلها و نوع آبی که کشتی بر روی آن شناور است تغییر میکند. Plimsoll mark: بندر ترخیص کالا POD=Port of Discharge: سیستم اخطار آلودگی POLREP=Pollution Reporting System: مجوزی جهت استفاده از یک بندر Poatique: Q ضمانت کیفیت QA: Quality Assurance: مقدار کمیت Quty=quatity: مقدار باری که در طول یک دوره بدون محدودیت میتوان وارد کرد. Quota: R هزینه یک سیستم حمل و نقل / مبلغ Rate: برچسبی که بر روی بسته کالاهای قابل اشتعال میزنند Red latel: کشتی Reefer: محمولهای که نیاز به کنترل دما دارد Reefes cargo: انتقال کانتینرها از یک کشتی به کشتی دیگر هنگامی که هر دو کشتی تحت کنترل یک شبکه هستند. Relay: نمایندگی REP=representative: ثبت کشتیها ROS=register of shopping S جهت حمل کالا و مسافر استفاده میشوند SHIPS: 1. troop-ships: این کشتیها جهت حمل محمولههای جامد و مایع به کار میروند (a) freighters (cargo ships): زمانی بسیار رایج و محبوب بودند اما امروز به تعداد محدود ساخته میشوند. ظرفیت آنها به طور متوسط 6000 - 4000 تن میباشد. کالای عمومی شامل کالاهای بستهبندی شده (جعبه، پاکت، گونی....) و یا بستهبندی نشده (لوله، آجر، سیم و....) میباشد. General-cargo ships: در این کشتیها کالا با دقت و شرایط خاص و با توجه به نوع آن توزیع میشود. Spe cialized ships: این نوع کشتی مواد غذایی فاسد شدنی مثل میوه، سبزیجات، گوشت و ماهی را حمل میکند و ظرفیت آنها 12000 - 8000 تن میباشد و با سرعتی بیشتر از سرعت کشتیهای حمل کالای عادی حرکت میکنند Reefer: کشتیهای با یک عرشه (یک طبقه) که مخصوص حمل تیر آهن و الوار میباشد و ظرفیت آن 000/20 - 5000 تن است. Timber carriers: ظرفیت متوسط آن 15000 - 8000 تن میباشد. این کشتیها به صورت کشتیهای باری ـ واحدی طبقهبندی شدهاند زیرا بار آنها به صورت جعبههای خیلی بزرگ که سایز استانداردی دارند حمل میشود. Containerships: محموله داخل کانتینرهای شناور حمل میشود که ظرفیت آن 1050 - 375 تن است. این نوع کشتی به تنهایی نمیتواند بر روی آب حرکت کند و باید توسط یدککش به کشتی متصل شود. Barge-carrying ships: برای حمل و نقل وسایل موتوری و تجهیزات چرخدار استفاده میشود. شکل این کشتی مثل یک جعبه است. این نوع کشتیها حدود 2 تا 6 عرشه دارند و مانند یک پارکینگ بزرگ میباشند. Ro-ro: T حمل و نقل صادرات Tand E: Transportation and expotaltion: جهت و مسیر حرکت یک کشتی Tack: گزارشی از مقدار باری که ترخیص شده است Tally: بارج رودخانهای که جهت حمل بارهای فلزی مایع طراحی شده است. Tank bargo: مواد ضد آب Tarpaulin: هر گونه محمولهای که حمل آن نیاز به کنترل دما داشته باشد Temperaature controlled cargo: تاریخ و زمان پرداخت وجه یک حواله Tenor: کانتینری با دیوارها، سقف و کف عایق که خروج گرما از درون کانتینر به خارج به حداقل رسیده است. Thermal coutainer: حرکت کانتینرها بین ترمینالها و ایستگاههای حمل کانتینری و یا انبارهای کانتینری Tunking: در حمل و نقل دریایی به مدت زمان بین رسیدن یک کشتی به بندر وترک دوباره بندر میگویند Turnaround: U تا اطلاع بعدی UFU: Until futher notice: کالاهایی که به علت نوع آنها و شرایط آنها نمیتوان آنها را با کانتینر حمل کرد و در نتیجه باید حمل آنها از راههای دیگری به جز حمل با کانتینر انجام داد. Uncontainerable goods: V سیستم بستهبندی که هوا و رطوبت داخل کالا را میکند. این کار سایز کالا را کمتر میکند و میتوان کالاهای بیشتری را بستهبندی کرد. Vacuum packing: عبارتی جهت بستهبندی کالا در کانتینر Van niug: خریدار Vendee: فروشنده Vender: محموله خیلی مهم VIC=Very important cargo: هزینهای برای حمل کالا بر اساس حجم آنها Volume charge: با کیفیت ویژه VSQ=Very Special Quality: W حمل و نقل آبی و ریلی WR=water and Rail transportation: انبار Warehouse: روزهایی که بارگیری وتخلیه بار در طول هفته به خاطر هوای بد تعطیل نیست Weather working days: محمولهای که هزینه حمل آن بر اساس وزن آن تعیین میشود. Weight cargo: تمام سطح خارجی یک کشتی که در تماس با آب است Welted surface: بدون اطلاع قبلی WFN: without further notice: سرعت باد WS: wind speed: سازمان تجارت جهانی WTO: World Trade Organization آب و هوا WX: weather: Z مشخصات منطقهای ZD: zone description: ساعت استاندارد منطقه ZST: zone standard time : 1- شماره بارنامه 1- B/L NO 2- نام و آدرس حامل 2- Carrier Address 3- نام و آدرس فرستنده کالا 3- Shipper Address 4- نام و آدرس گیرنده کالا 4- Consignee Address 5- نام و آدرس طرف ابلاغ شونده 5- Notify Address 6- نام یا شماره وسیله حمل 6- Vessel S Name / Truck No. 7- شماره سفر / شماره پرواز 7- Voyage No. / Flight No. 8- نام مبدا بارگیری یا دریافت کالا 8- Place Of Loading 9- نام مقصد یا تحویل کالا 9- Place Of Delivery 10- مشخصات کالا 10- Specifications 11- تعداد بستهها و نوع بستهبندی 11- Numbers And Kinds 12- شرح کالا 12- Description Of Goo 13- وزن ناخالص کالا 13- Gross Weight 14- ابعاد کالا 14- Dimensions 15- نحوه پرداخت کرایه حمل (پیش پرداخت یا پرداخت در مقصد) 15- Payment 16- تعداد نسخههای اصلی صادر شده 16- Number Of Origina 17- تاریخ حمل و تاریخ صدور بارنامه 17- Date Of Issue And Transport 18- شماره اعتبار اسنادی، ثبت سفارش 18- L/C No. 19- امضای حمل کننده یا نماینده مجاز وی 19- Signature Of Carrier انواع بارنامه رایج در حمل و نقل نوع بارنامه با توجه به نوع وسیله مورد استفاده معین میشود. به عبارت دیگر، با توجه به این که کالاهای مختلف، با وسایل گوناگون حمل میشود، از بارنامههای متفاوتی استفاده میشود، که رایجترین آنها به شرح زیر است: 1ـ بارنامه دریایی: حمل با کشتی Ocean /marine Bill Of Lading 2ـ راهنامه (بارنامه) هوایی: حمل با هواپیما Airway Bill 3- راهنامه (بارنامه) راه آهن: حمل با قطار Railway Bill 4- راه نامه (بارنامه): حمل با کامیون CMR/TRUCK Way Bill 5ـ بارنامه سراسری: حمل با کامیون ـ قطار ـ کشتی Through Bill Of Lading 6- بارنامه حمل مرکب فیاتا: Combined Transport Bill Of Lading حمل با کامیون ـ قطار ـ کشتی اگر سند حمل، قابل انتقال بود و به عنوان سند مالکیت محسوب شود، بارنامه نامیده شده و اگر این ویژگی را نداشته باشد، راهنامه مینامند مانند اسناد حمل هواپیما و راه آهن و حمل با کامیون که CMR است. توضیح آن که امروزه، اصطلاح بارنامه برای حمل هوایی و راه آهن و کامیون نیز به کار برده میشود. قرارداد اجاره کشتی و انواع آن قرارداد اجاره کشتی / چارتر پارتی Charter Party قرارداد اجاره کشتی سندی است که بین مالک کشتی (یا نماینده مجاز او) و اجاره کننده منعقد میگردد و در آن شرایط اجاره کشتی همراه با خدمه برای مدتی معین یا برای کی یا چند سفر بین بنادر مشخص، قید و یا به موجب آن، شرایط واگذاری کشتی بدون خدمه برای مدت مقرر در قرارداد تعیین میشود. در قرارداد احاره کشتی با توجه به نوع آن از جمله قید تمام یا بخشی از اطلاعات زیر لازم است: اطلاعات مربوط به مالک و اجاره کننده کشتی، اسم کشتی، مشخصات و ظرفیت آن، مشخصات بار و مقدار آن، بنادر یا محلهای بارگیری و تخلیه، نرخ کرایه یا اجاره بها، زمان، مکان، نوع پول و نحوه پرداخت کرایه یا اجاره بها، مدت مجاز برای بارگیری و تخلیه کالا (ضمن مشخص کردن این امر که تعطیلات و روزهای کاری که مثلاً هوا نامساعد است چگونه در قالب این مدت محاسبه گردد یا در صورت تاخیر در انجام بارگیری یا تخلیه یا تسریع در این کار خسارات معطلی کشتی ـ دموراژ ـ یا بر عکس پاداش تسریع در بارگیری یا تخلیه ـ دیسپاچ ـ چگونه تعیین شود) و سرانجام تعهدات مالک کشتی و اجاره کننده. به طور کلی دو نوع قرارداد اجاره کشتی وجود دارد. یکی اجاره کشتی همراه با خدمه و دیگری اجاره کشتی بدون خدمه که به آن اجاره در قالب واگذاری Charter by demise گویند. الف) اجاره کشتی همراه با خدمه: در این نوع اجاره، مالک کشتی با اجاره کننده توافق مینماید که برای حمل کالاهای وی یا کالاهایی که از طرف او بارگیری میشوند، کشتی را همراه با خدمه اش برای این منظور در اختیار اجاره کننده قرار دهد. این نوع قراردادها خود به دو گروه تقسیم میشوند: قرارداد اجاره زمانی و اجاره سفری. 1ـ قرارداد اجاره زمانی Time Charter Party در این نوع قرارداد، کشتی برای مدتی معین اجاره داده میشود و مدت اجاره با توجه به نیازهای اجاره کننده و توافق مالک ممکن است چند ماه یا حتی چند سال باشد. البته گاه اجازه تمدید مدت قرارداد برای دورهای معین به اجاره کننده داده میشود تا در صورت انقضای مدت، اجاره کننده بتواند قرارداد را برای دوره تعیین شده تمدید نماید. در اجاره زمانی تمام ظرفیت کشتی در اختیار اجاره کننده قرار میگیرد تا طی مدت اجاره، به حمل بار از هر بندری به بندر دیگر مشغول شود و یا فقط بین دو یا چند بندر مشخص رفت و آمد کند. تعهدات و مسوولیتهای مالک و اجاره کننده کشتی در قرارداد اجاره زمانی: مالک کشتی متعهد است کشتی را به گونهای آماده برای دریانوردی، در زمان و مکان تعیین شده در اختیار اجاره کننده قرار دهد، در غیر این صورت اجاره کننده میتواند به خاطر تخلف مالک کشتی قرارداد را فسخ کرده و مطالبه خسارت نماید. به علاوه مالک کشتی باید کشتی را بیمه کند و دستمزد خدمه کشتی را که در استخدامش قرار دارند، بپردازد. هزینه تامین آذوقه برای خدمه، تعمیر و نگهداری کشتی و تهیه گواهیهای مختلف کشتی بر عهده مالک است. در مقابل، اجاره کننده علاوه بر اجاره بها، به طور معمول باید مخارج سوخت کشتی در دریا و بندر را بپردازد. هزینههای مربوط به عوارض بندری و فانونس دریایی، عبور از کانال، اجاره یدک کش و هر نوع مالیات و عوارض متعلق به کالا بر عهده اجاره کننده است. به علاوه، در این نوع قرارداد، اجاره کننده معمولاً ترتیبات بارگیری و تخلیه کالا را فراهم و هزینههای مربوط را پرداخت میکند. چنان چه کشتی بر اثر شکستگی، نقص فنی یا حادثهای از حرکت باز ایستد، برای زمان تلف شده اجاره تعلق نمیگیرد، ولی برای اوقات دیگر اجاره بها باید به طور کامل پرداخت شود، اعم از این که کشتی پر یا خالی بوده، سفر خود را به انجام رسانده یا نرسانده باشد. 2ـ قرارداد اجاره سفری Voyage Charter Party در این نوع قرارداد مالک کشتی موافقت میکند کالای معینی را بین بنادر یا بعضاً در محدودهای مشخص حمل نموده و در ازا آن مبلغی به عنوان کرایه دریافت نماید، این مبلغ بر اساس وزن محموله یا در صورت حجیم بودن بر اساس حجم آن محاسبه میگردد. اگر مالک کشتی از میزان دقیق باری که قرار است حمل کند اطلاع نداشته باشد، طرفین ممکن است در مورد مبلغ مقطوعی به عنوان کرایه توافق کنند. در اجاره سفری کشتی نیز همانند اجراه زمانی، خدمه و به طور کلی مدیریت کشتی در اختیار مالک باقی میماند. در قرارداد اجاره سفری دو نوع اجاره وجود دارد: 1ـ اجاره کشتی برای یک سفر 2ـ اجاره کشتی برای سفرهای متوالی در مواردی که محموله معادل یا کمتر از ظرفیت حمل کشتی باشد، میتوان آنرا طی یک سفر حمل کرد. چنان چه محموله بیش از ظرفیت حمل کشتی برای یک نوبت باشد، قرارداد اجراه برای سفرهای متوالی تنظیم میگردد. این نوع قرارداد اجاره سفری در فاصله دو تاریخی که تعیین میشود، یعنی تاریخ آغاز نخستین سفر و تاریخ پایان آخرین سفر معتبر است. تعهدات و مسوولیتهای مالک و اجاره کننده کشتی در قرارداد اجاره سفری: مالک کشتی متعهد است کشتی موضوع اجاره را به گونهای آماده برای دریانوردی در اختیار اجاره کننده قرار دهد. البته ماهیت این تعهد به شرایط سفر دریایی بستگی پیدا میکند. چنان چه عیبی در آغاز سفر در کشتی ظاهر گردد و این عیب ظرف مدت معقولی قابل رفع نباشد، اجاره کننده میتواند قرارداد را فسخ کند. هزینههایی از جمله دستمزد خدمه، تعمیر و نگهداری کتشی و تامین آذوقه و سوخت و همین طور عوارض بندری و معمولاً مخارج بارگیری و تخلیه کالا طبق شرایط(Liner Terms Gross Chart er) بر عهده مالک کشتی است. در مقابل، اجاره کننده علاوه بر پرداخت کرایه باید بار بدون خطری را در کشتی بارگیری نماید و این کار را طی مدت مجاز Laytime به انجام رساند، در غیر این صورت باید خسارت معطلی کشتی را بپردازد در صورت اجاره تمام کشتی، پرداخت کرایه مربوط به ظرفیت استفاده نشده Dead freight نیز بر عهده اجاره کننده میباشد. از سوی دیگر، این نوع قرارداد اجاره کشتی معمولاً متضمن شرطی برای فسخ در صورت تاخیر کشتی است، بدین معنی که اگر کشتی بیش از مدتی که در قرارداد تعیین شده است تاخیر کند، به اجراه کننده این اختیار داده میشود که اجاره را فسخ نماید. در قرارداد اجاره سفری، به محض بارگیری کالا، مالک کشتی متعهد است آن را به مقصد حمل کند. مسوولیت اجاره کننده در مقابل کالا و کشتی از لحظه بارگیری تمام میشود. چنان چه در قرارداد اجاره کشتی نام بندر تخلیه ذکر شده باشد، مالک کشتی به طور معمول متعهد است رهسپار آنجا گردد، اما اگر از هیچ بندری صراحتاً ذکری به میان نیامده و صرفاً به محدودهای (مثلاً یک بندر اروپایی) اشاره شده باشد، اجاره کننده باید بندر بیخطری را در محدوده مزبور تعیین نماید. ب ـ اجاره کشتی بدون خدمه یا اجاره در قالب واگذاری: در این اجاره مالک کشتی با اجراه کننده توافق مینماید که کشتی را همراه با وسایل ولی بدون خدمه برای مدتی معین به نرخی که معمولاً برحسب ظرفیت حمل، عمر و سرعت کشتی تعیین میشود، در اختیار اجاره کننده قرار دهد. به همین دلیل اجاره در قالب واگذاری را اجاره کشتی لخت Bareboat Charter – Party گویند. طبق این نوع قرارداد، اجاره کننده مدیریت کامل کشتی را در دست میگیرد و درست همانند مالک آن عمل میکند، با این تفاوت که نمیتواند در هیچ یک از قسمتهای کشتی تغییراتی فیزیکی به وجود آورد یا کالاهای قاچاق حمل کند یا به نقاطی سفر نماید که مالک کشتی سفر به آن نقاط را مستثنی کرده است. کلیه هزینههای مربوط به خدمه، سوخت تعمیرات و نگهداری کشتی و همین طور تامین آذوقه بر عهده اجاره کننده است، زیرا مالک در این نوع قرارداد، مدیریت کشتی را برای مدت اجاره از دست میدهد و صرفاً دریافت کننده اجاره بها است. بنابراین در چنین قراردادی اجاره کننده است که به عنوان حمل کننده در برابر مالکان کالاها (در صورتی که کالاهای دیگران را حمل کند) مسوولیت مییابد. تعهدات مرسوم در این نوع قرارداد اجاره کشتی مانند تعهد مالک به تهیه کشتی آماده برای دریا نوردی یا تعهد اجاره کننده به جبران خسارات وارده به کشتی در مدت اجاره، بستگی تام به شرایطی دارد که طرفین در قرارداد اجاره مشخص میسازند. یک قرارداد اجاره کشتی شامل نکات زیر است: ـ اسم کشتی، مشخصات و ظرفیت آن ـ مشخصات و مقدار بار ـ بنادر یا محلهای بارگیری و تخلیه ـ نرخ کرایه ـ چگونگی، زمان، مکان و نوع ارز پرداختی برای کرایه ـ زمان مجاز برای بارگیری و تخلیه. این زمان چه موقع و تحت چه شرایطی آغاز میشود و خاتمه مییابد و این که آیا اوقات استثنایی (مانند روزهای کاری که هوا مساعد نباشد یا تعطیلات و غیره) باید منظور گردد یا نه. در صورت وجودف خسارت قصور در انجام بارگیری یا تخلیه ظرف مدت مقرر (خسارت معطلی کشتی) یا پاداش تسریع در بارگیری و تخلیه در مدتی کمتر. برخی نکات مهم در یک قرارداد اجاره کشتی که اجاره کننده باید توجه ویژهای نسبت به آنها مبذول دارد عبارتند از: ـ مقدار: ماده مربوط به داشتن اختیار برای افزایش یا کاهش (بار) ـ نرخ کرایه: تصریح این امر که هزینه بارگیری و تخلیه (شامل بارگیری / تخلیه، بارچینی / صفافی و غیره) بر عهده اجاره کننده است یا مالک کشتی ـ بنادر بارگیری و تخلیه: تعداد و محل ـ تاریخهای بارگیری: آغاز و انقضای تاریخها و مدت لازم برای ارسال اطلاعیه: مواد مربوط به پاداش تسریع در تخلیه و بارگیری و خسارت معطلی کشتی ـ پرداخت: نوع پول و برنامه پرداخت به منظور پاسخگویی به نیازهای خاص، شرایط خاص و منحصر به فردی را میتوان مورد مذاکره قرار داد. اینکوترمز EXW Ex Works (… named place) تحویل در محل کار (....محل تعیین شده) («تحویل در محل کار» به معنای آن است که فروشنده کالا را در محل خود کارگاه، کارخانه، انبار و غیره) در اختیار خریدار قرار میدهد و همین جا وظیفهاش به پایان میرسد. به خصوص وی مسوولیتی در مورد بارگیری کالا بر روی وسیله نقلیهای که خریدار فراهم کرده یا ترخیص کالا برای صادرات ندارد مگر آن که جز این توافق شده باشد. خریدار کلیه هزینهها و خطرات ناشی از بردن کالا از محل کار فروشنده به مقصد مورد نظر را متحمل میشود لذا این اصطلاح بیانگر حداقل تعهد برای فروشنده است. این اصطلاح نباید هنگامی که خریدار قادر نیست به طور مستقیم یا غیر مستقیم تشریفات صادرات را انجام دهد مورد استفاده قرار گیرد در چنین شرایطی باید از تحویل به حمل کننده استفاده شود. FCA Free Carrier(… named place) تحویل به حمل کننده (... محل تعیین شده) «تحویل به حمل کننده» به معنای آن است که تعهد فروشنده به تحویل، هنگامی که وی کالا را برای صدور از گمرک ترخیص و در محل یا نقطه تعیین شده در اختیار حمل کنندهای میگذارد که خریدار تعیین کرده است به اتمام میرسد. اگر نقطه دقیقی از سوی خریدار مشخص نشده باشد فروشنده میتواند نقطهای را در محل یا محدودهای که کالا در اختیار حمل کننده قرار خواهد گرفت انتخاب کند. FAS Free Alongside Ship (…named port of shipment) تحویل در کنار کشتی (. . . بندر بارگیری تعیین شده) «تحویل در کنار کشتی» به معنای آن است که وظایف فروشنده در مورد تحویل هنگامی به پایان میرسد که کالا در بندر بارگیری تعیین شده روی اسلکه یا دوبهها قرار گیرد. یعنی آن که از این لحطه به بعد خریدار باید کلیه هزینهها و مسوولیت فقدان یا خسارت وارده به کالا را تقبل کند. در اصطلاح FAS خریدار ملزم به ترخیص کالای صادارتی است. هنگامی که خریدار نمیتواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم تشریفات صدور را انجام دهد این اصطلاح را نباید به کار برد. FOB Free On Board (… named port of shipment) تحویل روی عرشه (....بندر بارگیری تعیین شده) «تحویل روی عرشه» به معنای آن است که وظیفه فروشنده در مورد تحویل کالا هنگامی به پایان میرسد که کالا در بندر حمل تعیین شده از نرده کشتی گذشته باشد. یعنی این که از این نقطه به بعد خریدار باید کلیه هزینهها و مسوولیت فقدان یا خسارت وارده به کالا را تقبل کند. اصطلاح FOB فروشنده را به ترخیص کالای صادراتی ملزم میکند این اصطلاح را فقط میتوان برای حمل دریایی یا آبراه داخلی به کار برد. در مواقعی که نرده کشتی کاربرد عملی ندارد از قبیل حمل با کشتیهای رو ـ رو با کانتینریه کار بردن اصطلاح FCA «تحویل به حمل کننده» مناسبتر است. CFR Cost and Freight (… named port of destination) هزینه و کرایه حمل (... بندر و مقصد تعیین شده) «هزینه و کرایه حمل» به معنای آن است که فروشنده باید هزینهها و کرایه حمل مورد نیاز برای آوردن کالا به بندر مقصد تعیین شده را بپردازد، ولی مسوولیت فقدان یا خسارت وارده به کالا همچنین هر گونه مخارج اضافی ناشی از حوادث بعد از تحویل روی عرشه، از زمانی که کالا از نرده کشتی در بندر بارگیری میگذرد از فروشنده به خریدار منتقل میشود. اصطلاح CFR فروشنده را ملزم میسازد که کالا را برای صدور ترخیص کند این اصطلاح را فقط برای حمل دریایی و آبراه داخلی میتوان به کار برده در مواقعی که نرده کشتی کاربرد عملی نداشته باشد، مثل مواقع حمل با کشتیهای رو ـ رو یا کانتینر، استفاده از اصطلاح CPT (کرایه حمل پرداخت شده تا) مناسبتر است. CIF Cost, Insurance and Freight(… named port of destination) هزینه، بیمه و کرایه حمل (... بندر مقصد تعیین شده) «هزینه، بیمه و کرایه حمل» به معنای آن است که فروشنده وظایفی شبیه به CFR (هزینه و کرایه حمل) دارد، مضاف بر این که باید برای خطراتی که خریدار را در مورد فقدان یا خسارت وارده بر کالا در خلال حمل تهدید میکند بیمه دریایی تهیه کند فروشنده قرارداد بیمه را منعقد میکند و حق بیمه را میپردازد. خریدار باید توجه داشته باشد که تحت اصطلاح CIF فروشنده فقط ملزم به گرفتن حداقل پوشش بیمهای است اصطلاح CIF فروشنده را ملزم به ترخیص کالا برای صدور میکند این اصطلاح را فقط میتوان برای حمل دریایی و آبراه داخلی به کار برد. در مواقعی که نرده کشتی کاربرد عملی نداشته باشد از قبیل حمل کالا با کشتیهای رو ـ رو با کانتینر استفاده از اصطلاح CIP (حمل و بیمه پرداخت شده) مناسبتر است. CPT Carriage Paid To (… named place of destination) کرایه حمل پرداخت شده تا (... مقصد تعیین شده) «کرایه حمل پرداخت شده تا» به معنای آن است که فروشنده کرایه حمل کالا تا مقصد تعیین شده را میپردازد.