نفتگیر یا تله نفتی ، به محل تجمع نفت و گاز گفته میشود. به عبارت دیگر به ناحیهای که از حرکت صعودی نفت و گاز جلوگیری کرده و سبب تجمع نفت گاز شود تله نفتی گفته میشود. سنگ مخزن مناسب ، منافذ به هم مرتبط ، وجود نفت و گاز و عامل بازدانده حرکت صدور کننده نفت و گاز یا پوش سنگ از جمله عوامل اصلی تشکیل دهنده نفت گیری باشد.
قسمتهای عمده یک نفتگیر
قله
قله به بلندترین نقطه نفتگیر اطلاق میشود.
نقطه ریزش
نقطه ریزش به پایین ترین نقطهای که نفت در نفتگیر تجمع یابد گفته میشود. نقطه ریزش بر سطح ریزش که سطحی افقی است قرار دارد. بستگی به ساختمان نفتگیر به فاصله قائم بین قله و نقطه ریزش نفتگیر گفته میشود.
مخزن
مخزن ممکن است تا نقطه ریزش از نفت و گاز پر شده باشد و یا این که در نقطهای بالاتر از آن حاوی نفت و گاز شود شیب ساختمانی مخزن ممکن است تحت تاثیر شیب ناحیهای قرار داشته و به همین دلیل با بستگی ساختمان مخزن یکسان نباشد.
پی نفتگیر
کلمه پی به بخش نفت ده نفتگیر اطلاق میشود. ضخامت کل مخزن مشتمل بر فاصله بین بلندترین نقطه مخزن تا سطح تماس آب و نفت میباشد. این ضخامت ممکن است تنها 1 الی 2 متر را در برگرفته و یا این که به صدها متر نیز برسد. ضخامت خالص مخزن به مجموعه لایه های نفت ده و مفید مخزن گفته می شود. مخزن ممکن است حاوی نفت، گاز یاغ هر دوی آنها باشد. سطح تماس آب و نفت به پایینترین سطخ نفت قابل تولید در نفتگیر گفته میشود. سطح تماس گاز و آب و سطح تماس گاز و نفت نیز به پایینترین سطحی که گاز قابل تولید در مخزن وجود داشته باشد، گفته میشود. تعیین عمق این سطوح قبل از تولید ضروری است. گاز به علت سبکتر بودن به بخش بالای مخزن انتقال یافته و نفت در زیر گاز تجمع مییابد.
حضور گاز یا نفت بطور منفرد در مخزن به وضعیت فشار ، دما ، درجه بلوغ سنگهای منشا ، تداوم ورود گاز و نفت و ظرفیت مخزن بستگی دارد. مرز بین گاز ، نفت و آب ممکن است تدریجی و یا شاخص باشد. مخازنی که دارای مرز شاخص آب ، نفت یا گاز میباشد. از تراوایی خوبی برخوردار میباشند. مخازنی که دارای مرز تدریجی آب ، نفت و یا گاز بوده تراوایی کمتری را داشته و فشار موئین بالاتری را در بر میگیرد. آب زیرین به آب مستقر در بخش تحتانی محدوده هیدروکربوردار اطلاق میشود. آب مجاور نیز به آب کناری مخزن گفته میشود.
پوش سنگ
از آنجایی که نفت و گاز سبکتر از آب بوده و مخازن نیز در بسیاری مواقع تحت تاثیر شیب ناحیهای قرار دارد، لذا نفت و گاز چه بصورت عرضی و چه در جهت قائم همراه آب و در خلال آب و سنگ عبور میکند، تا به یک ناحیه کمتر تراوا برخورد کرده و از حرکت بازایستد. لایه غیر تراوا که سبب توقف نفت میشود را پوش سنگ میگویند.
پوش سنگ ممکن است محدب باشد. همین امر از فرار نفت و گاز جلوگیری میکند. حرکت بالا رونده نفت ممکن است تحت تاثیر اختلاف پتانسیل سیال به فرض حرکت پائین رونده آب قرار گرفته و در نتیجه متوقف شود. این عامل بازدارنده و تجمع نفت را به اصطلاح سد محلولی گویند. افزایش شیب پتانسیل محلول در نواحی که خلل بسیار ریز شده ، تراوایی کاهش یابد و یا سازند نازک شود کاملا محسوس می باشد.
تعیین شکل و وضعیت مخزن
زمین شناسی نفت موظف است موارد فوق را تلفیق کرده و وضعیت مخزن را مشخص کند. اطلاعات وی به ترتیب ناشی از دادههای ژئوفیزیکی ، حفاری ، فشار محلول ، رحنمونها ، نقشه برداری سطحی ، مغزها و نقشههای زیرزمینی بوده و در این مرحله شکل و وضعیت مخزن مشخص میشود. تعیین خلل و تراوایی نیاز به داشتن اطلاعات وسیعتر و دقیقتر از مخزن بوده و با استفاده از دادههای حفاری ، نمونههای ژئوفیزیکی ، خردههای ناشی از حفاری ، مترها ، نقشههای مقاطع عرضی و طولی مخزن ، نحوه گسترش سنگها ، ارتباط آنها ، حضور دگرشیبیها و غیره میسر میشود.
طبقه بندی نفتگیرها
مواد نفتی به طرق مختلفی در نفتگیر تجمع مییابد. عمده ترین نفتگیرها عبارتند از:
- نفتگیرهای ساختمانی :این نفتگیرها حاصل فرایندها تکتونیکی و تغییر شکل سنگ مخزن میباشند.
- نفتگیرهای چین خورده
- نفتگرهای کسکی
- نفتگیرهای دیاپیری : این نفتگیرها حاصل جریان یافتن لایه ناشی از اختلاف وزن مخصوص آنها میباشد.
- دیاپیرهای نمکی
- دیاپیری گلی
- نفتگیر چینهای : این نفتگیرها ناشی از تغییر در تدوم سنگ شناسی و یا حاصل محیط رسوبی و یا تغییرات ثانویه است.
- نفتگیرهای هیدرودینامیکی : این نفتگیر حاصل جریان یافتن آب میباشد.
- نفتگیرهای مرکب : حاصل تلفیق دو یا بیشتر فرایندهای فوق میباشند.